نظرات: 1
تاریخ بروزرسانی: ۱۴۰۳/۰۹/۲۴
چگونه برنامه‌ریزی کنیم که به آن عمل کنیم؟

کلافگی شما از عقب افتادن کارها و نرسیدن به برنامه‌های مختلف را کاملاً درک می‌کنم؛ اما همین که دربارۀ «برنامه‌ریزی کردن» جست‌وجو کرده‌اید و به این‌جا رسیده‌اید، می‌تواند نقطۀ عطفی برای شروع دوباره باشد؛ پس امیدوار و حواس‌جمع، مقالۀ امروز را با پاسخ به یک چالش ذهنی شروع می‌کنیم و بعد می‌رویم به سراغ راهکارهای عملی برنامه‌ریزی.

چرا معمولاً برنامه‌ریزی‌هایم شکست می‌خورد؟

خیلی اوقات ما توقعات غیر منطقی از خودمان داریم؛ مثلاً ۱۶ ساعت در روز را لحظه به لحظه برنامه‌ریزی می‌کنیم، بدون آنکه توانایی‌ها و شرایط پیرامونمان را در نظر بگیریم. پس برای موفقیت در برنامه‌ریزی قبل از هر چیزی بهتر است که خودمان را بشناسیم و واقع‌بین باشیم. ما باید بدانیم که:

  • چه مهارت‌ها و تخصص‌هایی داریم
  • آیا محدودیت مالی و زمانی داریم یا نه
  • آیا احتمال اتفاقات خارج از برنامه وجود دارد یا نه

سپس، با روش درست و علمی که در ادامه یادتان می‌دهیم، برنامه‌ریزی کنید.

مراحل برنامه‌ریزی کردن به روش موثر و سریع

به هیچ عنوان نمی‌خواهیم که مسالۀ برنامه‌ریزی را پیچیده کنیم و مراحل نشدنی را پیش پایتان بگذاریم. برنامه‌ریزی کردن چهار مرحلۀ اصلی دارد که کافی‌ست آن‌ها را اجرا کنید و در مسیر، باگ‌هایش را برطرف کنید.

قدم اول: اهدافتان را به روش SMART بنویسید

SMART یک تکنیک ساده و تاثیرگذار برای هدف‌گذاری است و اصلاً چیز پیچیده‌ای نیست. SMART مخفف شدۀ کلمات زیر است:

  • Specific به‌معنی مشخص
  • Measurable به‌معنی قابل اندازه‌گیری
  • Achievable به‌معنی قابل دستیابی
  • Relevant به‌معنی مرتبط 
  • Time-bound به‌معنی زمان‌دار

در واقع با تکنیک هدف‌گذاری اسمارت، باید اهدافمان را به‌صورتی معین کنیم که واضح مشخص باشند؛ از خودتان بپرسید که «چه چیزی، کی، کجا و چرا» هدف شماست؟

شما چگونه پیشرفت خود را اندازه‌گیری خواهید کرد؟ به عنوان مثال، اگر هدف شما پس‌انداز پول است، چقدر باید هزینه‌هایتان را کاهش دهید؟

هدفتان قابل رسیدن است؟ آیا مهارت و توانایی‌های لازم برای رسیدن به هدف را دارید؟ اگر نه، آیا می‌توانید آ‌ن‌ها را کسب کنید؟

آیا این هدف با نقشه و ارزش‌های زندگی مطابقت دارد و واقعاً همان چیزی است که می‌خواهید؟ مثلاً نمی‌شود شما هم بخواهید دکتر شوید و هم از بچگی عاشق مهندسی باشید!

و در آخر حتماً برای اهدافتان زمان تعیین کنید. چه زمانی هدف خود را تکمیل می‌کنید؟ بدون ددلاین، همیشه زمان بیشتری وجود خواهد داشت، بنابراین هیچ احساس فوریت به شما دست نمی‌دهد. تعیین محدودیت زمانی به شما انگیزه می‌دهد که همین الان، قبل از اینکه خیلی دیر شود، اقدام کنید.

بعد از هدف‌گذاری اسمارت، نوبت بازنگری اهداف است که در بخش بعدی توضیح می‌دهم.

قدم دوم: هدف‌های بزرگتان را خرد کنید

اهداف بزرگ، ممکن است در نگاه اول ترسناک و نشدنی به‌نظر برسند؛ اما وقتی که خُردشان می‌کنید به هدف‌های کوچکتر، می‌بینید که آنقدر هم دور از دسترس نیستند. 

اگر هدف بزرگی دارید که در بلندمدت به آن می‌رسید، آن را به اهداف کوچکتری تقسیم کنید و قدم‌به‌قدم به سویش حرکت کنید. مثلاً اگر می‌خواهید یکی از قله‌های بزرگ دنیا را فتح کنید، هفته اول را با پیاده‌روی شروع کنید؛ سپس ورزش و آمادگی جسمانی را به برنامه اضافه کنید؛ بعد به گروه‌های کوهنوردی بپیوندید و از کوه‌های گوچکتر شروع کنید؛ بعد از یک سال، می‌توانید به هدف اصلی‌تان (مثلاً فتح دماوند) برسید.

قدم سوم: مرور روزانۀ برنامه را به عادت تبدیل کنید

دو جا در طول روز برای شما خیلی مهم است: یکی صبح که از خواب بیدار می‌شوید و روزتان را شروع می‌کنید؛ یکی هم آخر شب. اگر بتوانید هر روز صبح، برنامۀ آن روز را تعیین و مرور کنید و آخر شب به یک جمع‌بندی کوتاه برسید، ۸۰% مسیر برنامه‌ریزی را طی کرده‌اید.

دقت کنید که برنامه‌ریزی روزانۀ شما باید تابع اهداف ماهانه، فصلی و سالانه باشد، تا بتوانید به آن هدف بزرگتری که دارید برسید.

قدم چهارم: ثبات داشته باشید

قطعاً همۀ ما روزهای بد داریم و قرار نیست حالمان همیشه خوب باشد. شما می‌توانید بعضی روزها را به خودتان مرخصی بدهید و استراحت کنید؛ اما یادتان نرود که تعادل را حفظ کنید و به اصول خودتان پایبند باشید. پایبندی به اصول است که می‌تواند زندگی شما را زیر و رو کند.

نقل قول از بروس لی درباره ثبات

قدم پنجم: توقف، بازبینی و ادامه‌دادن

هر هفته، ماه، فصل و سال، زمانی را برای بازبینی برنامه‌ها و بررسی میزان پیشرفت‌تان بگذارید. مثلاً آخر هر فصل، ببینید که به چند تا از هدف‌هایتان رسیده‌اید و میزان پیشرفتتان چقدر بوده. برای اندازه‌گیری میزان پیشرفت، می‌توانید از برنامه‌ها یا اپلیکیشن‌های آنلاین کمک بگیرید. این برنامه‌ها گزارش‌های خوبی به شما می‌دهند و کمکتان می‌کنند نقاط ضعف و قوتتان را پیدا کنید.

در مقاله‌های بعدی میلاپلن، لیست کاملی از این ابزارها را معرفی می‌کنیم.

قدم ششم: مدیریت زمان را یاد بگیرید

یکی از دلایل اصلی عدم موفقیت در اجرای برنامه‌ها، غیرواقع‌بینانه بودن زمان‌بندی است. وقتی برای انجام کارها زمان محدودی در نظر می‌گیرید، احتمال دارد که به برنامه نرسید و همین نرسیدن، باعث می‌شود از ادامۀ کار دلسرد شوید.

بهترین راهکار این است که برای هر کار یک زمان منطقی و یک زمان جبرانی برای شرایط غیرمنتظره در نظر بگیرید. همچنین، بازه‌های استراحت نیز باید بخشی از برنامه شما باشند. تقویت مهارت مدیریت زمان یکی از مهارت های نرم به شما کمک می‌کند درست اولویت‌بندی کنید و بین راه، برنامهٔ خودتان را رها نکنید.

نکتۀ طلایی ✍️✨
بهتر است در شروع روزتان چند تسک یا کار ساده، مثل نوشیدن یک لیوان آب ولرم، ده دقیقه حرکات کششی، پنج دقیقه مدیتیشن یا خوردن صبحانه را قرار دهید. وقتی هر کدام از این کارها را انجام دادید، آن‌ها را در برنامه تیک بزنید، تا در ادامۀ روز با انگیزۀ بیشتری به کارهایتان برسید.

حرف آخر

اگر با برنامه‌ریزی میانۀ خوبی ندارید یا تازه می‌خواهید برنامه‌ریزی را شروع کنید، ممکن است اوایل کار برایتان سخت باشد. اما، همین که مزۀ شیرین تغییرات مثبت در زندگی و تیک خوردن اهدافتان را بچشید، دیگر نمی‌توانید بی‌خیال برنامه‌ریزی شوید. پس با همین برنامۀ کوچک و شش مرحله‌ای شروع کنید و با قدم‌های کوچک پیش بروید.

مقالات مرتبط

داده ای یافت نشد
5 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه‌ها
فرید

ممنونم از مقاله ی خوبتون.
یه مشکلی که من دارم اینه که وقتی برنامه ریزی میکنم، اگه یکی از برنامه‌های روز رو انجام ندم، انگیزه‌ ام رو به کل از دست میدم