در مقالۀ قبلی میلاپلن، راجعبه اینکه مدیتیشن چیست صحبت کردیم و فواید آن را با دلایل علمی گفتیم. بخش کوچکی از آن مقاله دربارۀ تاریخچه مدیتیشن بود و ما در حین نوشتن مقاله متوجه شدیم که بحث تاریخچه مدیتیشن خیییلی جالب و جذاب است؛ پس یک مقالۀ جداگانه را به آن اختصاص دادیم.
در مقاله امروز قرار است به ۵۰۰۰ سال قبل برویم؛ به مشرق زمین و مغرب زمین سرک بکشیم و ببینیم که چه شد انسانها تصمیم گرفتند مدیتیشن کنند!
آنچه در این پست میخوانید
- مدیتیشن از کجا آمده است؟
- آغاز مدیتیشن بودایی؛ هند
- از هند تا چین: جینیسم، تائوئیسم، کنفوسیوسگرایی
- فلاسفه یونان نوع دیگری از مدیتیشن را توسعه دادند
- مسیحیت و مدیتیشن
- بازگشت به بودیسم؛ این بار ذن
- مدیتیشن در تصوف (Sufism)
- ورود مدیتیشن به دنیای مدرن غرب
- تحقیقات علمی روی مدیتیشن از چه زمانی شروع شد؟
- و اما مدیتیشن در دنیای امروزی!
- کلام آخر
مدیتیشن از کجا آمده است؟
اگر مدیتیشن را با مراقبه که یک تمرین معنوی است یکی بدانیم، ریشۀ آن به سرزمین هندوستان و حدود پنج هزار سال قبل از میلاد مسیح بازمیگردد. قدیمیترین شواهد مستند از تمرین مدیتیشن، نقاشیهای دیواری در شبهقاره هند است و افرادی را نشان میدهد که در حالتهای مدیتیشن نشستهاند و چشمان نیمهبسته دارند.
غیر از نقاشیهای دیواری، شواهدی مکتوبی هم وجود دارد که به حدود ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح باز میگردد و به وداها (Vedas) منتسب است.
🪶 بیشتر بدانید
وِدا (سانسکریت: वेद، به معنی دانایی و فرزانگی )، به نوشتههای مذهبی ریشه گرفته از هند باستان گفته میشود. کتابهای ودا کهنترین نوشتههای مربوط به تمدن معنوی آریاییهای باستان و قدیمیترین نوشته به زبانهای هندواروپایی است که به زبان سانسکریت ودایی نوشته شده است. تاریخ نگارش وداها را در دورهای بین سالهای ۱۷۵۰ و ۶۰۰ قبل از میلاد میدانند. منبع: ویکیپدیا |
در آن دوران باستانی، مدیتیشن یک تمرین مخصوص افراد مذهبی و مرتاضان سرگردان بود که تلاش میکردند از طریق آن، محدودیتهای زندگی انسانی را پشت سر بگذارند، با نیروهای جهانی (که در قالب خدایان تجسم مییافتند) ارتباط برقرار کنند.
در سنت هندو، معمولاً دو گروه اصلی به مدیتیشن -یا بهتر بگوییم مراقبه- میپرداختند:
- مرتاضانی (یوگیهایی) که در غارها به مراقبه میپرداختند؛
- حکیمان (ریشیهای) فرهنگ ودایی.
احتمالاً اولین تکنیک مدیتیشن که ابداع یا کشف شده است، مدیتیشن مانترا یا خیره شدن (gazing) به آتش بوده است؛ اگرچه نمیتوان بهطور قطعی آن را پذیرفت!
خب؛ تا اینجا فهمیدیم که ریشه مدیتیشن به هندوستان برمیگردد. اما بعد از آن چه شد؟!
آغاز مدیتیشن بودایی؛ هند
در قرن ششم پیش از میلاد، سیدارتا گوتاما زندگی سلطنتی خودش را بهعنوان یک شاهزاده رها کرد و در جستوجوی روشنبینی سفری معنوی را شروع کرد. در این مسیر، او به آموختن فلسفه و مراقبه از بهترین یوگیهای منطقه خود پرداخت.
با این حال، بعد از مدتی، او از درسهایی که آموخته بود خیلی راضی نبود و تصمیم گرفت از آن سنتها فاصله بگیرد و روششناسی خاص خودش را بنا کند.
سیدارتا در نهایت به روشنبینیای که دنبالش بود دست پیدا کرد و به بودا (Buddha) تبدیل شد. او بقیه عمرش را صرف آموزش مدیتیشن و بیداری معنوی به هزاران نفر کرد.
در طی قرون بعدی، بودیسم (Buddhism) در سراسر آسیا گسترش یافت و شاخههای متعددی هم از آن تشکیل شدند. امروزه سبکهای مختلف مدیتیشن بودایی، مانند ویپاسانا، ساماته، عشق و مهربانی و مدیتیشن راهرفتن، از محبوبترین و پرکاربردترین روشهای مدیتیشن در دنیا به شمار میروند.
⭐ قبلاً درباره این روشها در مقاله «آشنایی با انواع مدیتیشن» صحبت کردهایم. پیشنهاد میکنم این مقاله را برای اطلاعات تکمیلی بخوانید.
از هند تا چین: جینیسم، تائوئیسم، کنفوسیوسگرایی
در همان «قرن طلایی» که بودا ظهور کرد، سه دین دیگر نیز شکل گرفتند که هر یک رویکردهای خاص خودشان را نسبت به مدیتیشن داشتند:
- جینیسم در هند (بنیانگذار: ماهاویرا)
- تائوئیسم در چین (بنیانگذار: لائو تزو)
- کنفوسیوسگرایی در چین (بنیانگذار: کنفوسیوس)
جینیسم یک سنت بسیار زاهدانه است که تأکید زیادی بر خودپاکسازی، انضباط شخصی، تفکر عمیق و عدم خشونت دارد. تکنیکهای مدیتیشن در جینیسم شامل تکرار مانترا، خیره شدن، آگاهی از تنفس، تجسمها و خودشناسی میشود.
تائوئیسم بر اتحاد با تائو، یا نیروی کیهانی و طبیعت تأکید دارد. مدیتیشنهای تائویی روشهایی برای هماهنگی با جریان زندگی کیهانی ارائه میدهند. از جمله تکنیکهای معروف آن میتوان به زووَنگ (Zuowang) و نِیگوان (Neiguan) اشاره کرد.
کنفوسیوسگرایی بیشتر بر اخلاق و زندگی اجتماعی تأکید دارد. مدیتیشن در این سنت قرنها بعد توسعه یافت و بیشتر بر تأمل درونی و بهبود شخصیت متمرکز بود. این نوع مدیتیشن به نام جینگ زو (Jing Zuo) شناخته میشود.
اگرچه این سنتها هنوز زنده هستند، اما محبوبیت آنها خارج از کشورهای خودشان به اندازه بودیسم و یوگا نیست.
🪶 بیشتر بدانید
زووَنگ (Zuowang) یک تکنیک کلاسیک مدیتیشن تائویی است که بهعنوان حالتی از خلسه عمیق یا جذب شدید توصیف شده که در آن هیچ اثری از هویت خود (ایگو) احساس نمیشود و تنها جریان کیهانی بنیادین تائو بهعنوان واقعیت درک میشود. نِیگوان (Neiguan) چهارمین تمرین مهم مدیتیشن در سنت تائویی به شمار میآید. در مدیتیشن نِیگوان، تمرکز اصلی بر شناخت درونی و هماهنگی با جریان انرژی کیهانی (چی) است. این تمرین به فرد کمک میکند تا با مشاهده دقیق و آگاهانه، ارتباط عمیقتری با بدن و ذهن خود برقرار کند و به توازن و آرامش درونی دست یابد. منبع: ویکیپدیا توجه: هیچکدام از این روشها از نظر علمی بررسی و توصیه نشدهاند. |
بعد از چین، نوبت به یونان میرسد!
فلاسفه یونان نوع دیگری از مدیتیشن را توسعه دادند
فیلسوفان یونانی، از جمله افلاطون و ارسطو، تا حدی تحت تأثیر حکیمان و یوگیهای هندی، نسخهای از مدیتیشن را توسعه دادند. این تأثیر فرهنگی با لشکرکشیهای نظامی اسکندر کبیر به هند (۳۲۷–۳۲۵ پیش از میلاد) تقویت شد و موجب ارتباط نزدیکتر دو فرهنگ شد.
به گفته جورج فیورشتاین در کتاب برجسته خود روانشناسی یوگا:
«افلاطون، ارسطو و همچنین مورخ هرودوت، بهطور آزادانه تأثیر شرق بر اندیشه یونانی را پذیرفتهاند. (…) برای یونانیان، حکیمان هندی نمادی از بالاترین فضایل زندگی فلسفی بودند که خودشان نیز در جستجوی آن بودند. یونانیها از مصونیت حکیمان در برابر درد و ناراحتی، بیعلاقگی آنها به لذت -و آنچه به نظر میرسید تحقیر مرگ است- شگفتزده بودند.»
فیلسوفان یونانی نوعی مدیتیشن به نام نگاه به ناف (Omphaloskepsis) را بهعنوان ابزاری برای تأمل فلسفی تمرین میکردند. البته این نگاه ناف، استعاره از نگاه به خویشتن و دروننگری ژرف بود. بعدها، فیلسوفانی چون فیلو (Philo) و فلوطین (Plotinus) نیز تکنیکهای مدیتیشن، بهویژه تمرکز، را توسعه دادند.
بعدها با آغاز تسلط مسیحیت در اروپا، تأثیر تفکرات و سنتهای تأملی شرقی بر غرب بهقدر زیادی کاهش پیدا کرد و برای قرنها قطع شد. تنها در قرن بیستم بود که گفتگوی شرق و غرب یک بار دیگر شکوفا شد و زمینهای برای تبادل ایدههای معنوی و فلسفی مهیا شد.
در بخش بعدی میخواهیم که مدیتیشن و مسیحت چطور با هم پیوند خوردند.
مسیحیت و مدیتیشن
عرفای مسیحی فرم خاصی از مدیتیشن را توسعه دادند که عمدتاً بر تکرار یک واژه یا عبارت مذهبی و مراقبۀ سکوت متمرکز بود.
یکی از فرمهای مدیتیشن مسیحی دعای عیسی (Jesus Prayer) نام دارد که بین قرنهای ۱۰ تا ۱۴ در یونان و در سنت مسیحی هِسیکازم (Hesychasm) توسعه یافت. مورخان گمان میکنند که این گروه از مسیحیان ممکن است با صوفیان و هندیها در ارتباط بوده باشند، که در این صورت میتوان تأثیر مدیتیشن را از این منابع دانست.
فرم دیگری از مدیتیشن مسیحی در فرقههای مسیحی شرقی وجود دارد که شامل تکرار عبارتهایی است و از نظر زمانی بسیار قدیمیتر از هسیکازم است.
گامهای بعدی توسعه مدیتیشن مسیحی به دست راهبان بندیکتین، ایگناتیوس لوئولا، ترزا آویلا (قرن ۱۶) و راهبان ترپستی صورت گرفت.
بازگشت به بودیسم؛ این بار ذن
ذن یک مکتب محبوب از بودیسم است که توسط راهب هندی/پارسی بودیدارما تأسیس شد. او در قرن ۸ میلادی به چین سفر کرد تا مدیتیشن را آموزش دهد. از آن زمان، آموزههای او به مکتب چان در چین تبدیل شد و بعدها به کره (سون)، ژاپن (ذن) و ویتنام (تین) صادر شد. دقت کنید که تمامی اینها به نام «ذن» شناخته میشوند.
امروزه انواع مختلف زازن (که تکنیک مدیتیشن در ذن ژاپنی است) از محبوبترین فرمهای مدیتیشن در غرب هستند. به علاوه، برخی از سلسلههای ذن همچنین بر تمرین کوانها (Koans) بهعنوان یک فرم مدیتیشن تأکید دارند.
🪶 بیشتر بدانید
در مکتب ذن، پرسش یا چیستان ظاهراً نامعقولی که استاد ذن از شاگردش میپرسد تا بهکمک آن به ساتوری (اشراق) برسد Koan گفته میشود. دربارۀ کوآن، اعتقاد رایج این است که آن را با استدلال منطقی نمیتوان فهمید و حل آن مستلزم حصول بینش عالیتری است. نمونهای از پرسشهایی که اغلب ذکر میشود این است که «یک دست بهتنهایی چه صدایی دارد؟». منبع: ویکیجو |
مدیتیشن در تصوف (Sufism)
تصوف، تحت تأثیر برخی از سنتهای تأملی هند، شیوههای مدیتیشن مبتنی بر تنفس، مانترا و نگاه کردن را توسعه داد.
هسته اصلی تمرینات صوفی، ارتباط با خداوند (الله) است. علاوه بر این، صوفیان تکنیکهای نمادین خود را نیز توسعه دادند؛ از جمله چرخش صوفیانه یا همان رقص سماعی که ما ایرانیها آن را میشناسیم. تاثیرگذارترین شخصیت در این زمینه مولانا جلالالدین محمد بلخی است است که اشعار آن قرنهاست انسانهای زیادی را در کل دنیا با خود همراه کرده است.
ورود مدیتیشن به دنیای مدرن غرب
کمکم پای مراقبهکردن به غرب هم باز شد!
در دهه ۱۷۰۰ بود که چندین متن از فلسفه شرقی به زبانهای اروپایی ترجمه شدند و همین شروع مطالعه بودیسم در غرب بود. حالا دیگر بودیسم به موضوعی جذاب برای اندیشمندان آن زمان تبدیل شده بود و فیلسوفهایی مثل «شوپنهاور» از طرفداران آن بودند.
از طرف دیگر یوگا و مدیتیشن در اوایل قرن ۲۰ توسط یک یوگی به نام «سوامی ویوکاناندا» به ایالات متحده معرفی شدند. در واقع، ارائه جذاب و منطقی سوامی در پارلمان ادیان شیکاگو (۱۸۹۳) باعث شد تعداد زیادی از آمریکاییهای آن زمان، به فلسفه و معنویت شرقی علاقه پیدا کنند.
به تدریج در همان قرن بیستم، چندین معلم معنوی مشهور هندی به ایالات متحده مهاجرت کردند و چندین مدرسه بودیسم نیز در آنجا تاسیس شد.
اکثر این استادان شرقی دارای شاگردان غربی بودند که آموزشهای آنها را یاد میگرفتند و به بقیه منتقل میکردند. به این ترتیب، تمرین مدیتیشن به روشی غربیتر آموزش داده شد که معمولاً سادهسازی شده و از زمینه معنویاش جدا شده بود.
خوبی کشیده شدن مدیتیشن به غرب این بود که مطالعات علمی شروع به ظهور کردند و مردم دریافتند که مدیتیشن نه تنها برای کسانیست که به دنبال روشنگری روحانی هستند، بلکه برای همۀ کسانی که بهدنبال بهبود سلامت ذهنی و جسمی هستند نیز مفید است.
تحقیقات علمی روی مدیتیشن از چه زمانی شروع شد؟
طبق گفتههای جورج فوئرشتاین، اولین تحقیق علمی در مورد مدیتیشن در سال ۱۹۳۶ انجام شد و اولین تحقیقی که در آن از EEG (الکتروانسفالوگرافی) استفاده شده بود، در سال ۱۹۵۵ صورت گرفت.
همچنین اولین مجموعه از مطالعات علمی درباره مدیتیشن در سال ۱۹۷۷ توسط جیمز فندرابورک، یکی از شاگردان سوامی راما از موسسه بینالمللی علم یوگای هیمالیا، گردآوری شد.
سوامی راما و تاریخچه تحقیقات علمی در مورد مدیتیشن
در واقع، سوامی راما یکی از اولین یوگیهایی بود که با دانشمندان غربی همکاری کرد. در دهه ۱۹۶۰ او توسط دانشمندان کلینیک منینگر مورد بررسی و تحقیق قرار گرفت؛ به این شکل که سوامی راما توانایی خود را در کنترل داوطلبانه فرآیندهای بدنی (مانند ضربان قلب، فشار خون و دمای بدن) که علم تا آن زمان آنها را غیرارادی میدانست، نشان داد.
برخی از مواردی که او در تحقیقات سعی در نشان دادنشان داشت عبارت بودند از:
- تغییر دادن ضربان قلب خود (در حالی که بیحرکت نشسته بود)، به ۳۰۰ ضربه در دقیقه برای ۱۶ ثانیه و بعد در عرض چند دقیقه توقف کامل پمپاژ قلب برای چند ثانیه.
- تولید دمای مختلف پوست در دو طرف دست خود با گشاد و منقبض کردن عروق خونیاش با ذهن.
- تولید امواج مغزی آلفا، دلتا، تتا و گاما طبق درخواست.
- آگاه ماندن از محیط اطرافش در حالی که مغز او در خواب عمیق بود.
این کارهای او باعث شد جامعه علمی علاقه بیشتری به این مباحث پیدا کنند و اثرات مدیتیشن بر بدن را بیشتر مطالعه کنند.
در نتیجه، در پنج دهه بعد، تعداد مطالعات علمی در مورد مدیتیشن به مقدار زیادی افزایش یافت و کیفیت آنها نیز بهبود پیدا کرد.
یکی دیگر از پیشگامان بررسی علمی مدیتیشن، دکتر هربرت بنسون بود که اثربخشی آن را از طریق تحقیقاتش در دانشگاه هاروارد در اوایل دهه ۱۹۷۰ بررسی کرد. قبل از آن، مدیتیشن هنوز به عنوان یک تمرین مذهبی در نظر گرفته میشد و به همین دلیل آن برای اهداف علمی مناسب نمیدانستند. با کمکهای او، این دیدگاه شروع به تغییر کرد.
و اما مدیتیشن در دنیای امروزی!
امروزه اگرچه مدیتیشن معنوی یا مراقبه هنوز هم وجود دارد، اما رویکرد سکولار یا علمی به این تمرین -بهخاطر فوایدی که برای بدن، ذهن و سلامت دارد- محبوبیت آن را دوچندان کرده است.
امروزه این تمرین به عنوان یک روش مؤثر برای کاهش استرس، افزایش تمرکز و بهبود سلامت روان شناخته میشود. در یک کلام: مدیتیشن به تدریج، از یک فعالیت روحانی و مذهبی به یک ابزار عملی برای بهبود کیفیت زندگی تبدیل شده است.
کلام آخر
امیدوارم که این مقاله به سوالات شما درباره ریشه و تاریخ مدیتیشن پاسخ داده باشد. اگر دوست دارید مدیتیشن کردن را یاد بگیرید، همچنان میلاپلن را دنبال کنید. در مقالات بعدی، حتماً به صورت علمی و دقیق، آموزش مدیتیشن کردن را برای شما تهیه خواهیم کرد.
تا اینجا، اگر سوال یا ابهامی دارید حتماً در بخش نظرات مطرح کنید تا بتوانیم با توضیحات بیشتر، آنها را برایتان حل کنیم.
اگر هم دوست دارید به خواندن ادامه دهید، پیشنهاد میکنم مقالۀ مفید دیگری از میلاپلن با موضوع «مایندفولنس چیست» را مطالعه کنید.
منبع کمکی در نگارش این مقاله: Liveanddare